نویسنده: رسول سعادتمند




 

چگونگی کشف اهداف دشمن و مقابله با آن

ما باید در کارهایی که دشمن‌های ما می‎کنند دقت کنیم و تحلیل کنیم، ببینیم که آن‌ها به چه چیز زیاد اهمیت می‌دهند و انگشت روی چه حیثیتی از حیثیت‌های مسلمین می‎گذارند و بفهمیم که آنچه که آن‌ها بر آن اصرار دارند همانی است که برای مسلمین و برای بشر بد است. ما از گفتار و کردار آن‌ها باید کشف کنیم که آن‌ها چه می‎خواهند و ما باید چه بکنیم. شما اگر ملاحظه بفرمایید در این قرون آخر که تمام بشر مثل یک عائله شده‌اند و به واسطه ارتباطات زیادی که بین همه بشر حاصل شده است در این قرن‌های آخر، آن‌هایی که می‎خواهند ممالک دنیا را قبضه کنند و ذخایر همه را به غارت ببرند با چه اساس به این امری که، نقشه‌ای که کشیده‌اند، موفق می‎شوند و آن‌ها چه راه‌هایی را انتخاب کرده‌اند. هر راهی را که آن‌ها انتخاب کرده‌اند، ما باید راه مقابلش را انتخاب کنیم. (1)

با تبلیغات دشمن ساده برخورد نکنید

امروز مخالفت همه جانبه ابرقدرت‌هاست با این ملت در همه مظاهر اسلامی‌اش و ما باید بیدار باشیم و توجه داشته باشیم. تبلیغات این‎ها برای ما ضررش بیشتر از جنگ‌هاست. ساده نباید برخورد کرد با این تبلیغات. (2)

باید با قدرت پیش برویم

باید با قدرت پیش برویم. اگر اظهار ضعف، اگر احساس این را بکنند که ما ضعیف شدیم، اگر این تضعیف‌هایی که این نویسنده‎های بی‌انصاف ما از این ملت می‎کنند، احساس بکنند این‎ها که این نوشته‎ها در ما تأثیر کرده است، این احساس را اگر بکنند، جَری خواهند شد و حمله خواهند کرد. کارهای خودشان را بدتر خواهند کرد. احساس ضعف در خودتان نکنید. (3)

لزوم تقویت و توسعه تبلیغات

تقویت و توسعه تبلیغات، خصوصاً در خارج از کشور، از اهمّ امور است و کشور ما در این چند سال تقریباً فاقد آن بوده است. ما در مقابل همه بوق‌های تبلیغاتی جهانخواران در خارج، که اسلام عزیز آنان را به وحشت انداخته است، فاقد تبلیغات صحیح هستیم.
سفارتخانه‎های ما عمل مثبتی انجام نداده‌اند و «وزارت ارشاد»، قطع نظر از تلاش‌های اخیرش تا کنون نتوانسته است این امر مهم و حیاتی را توسعه دهد. و کشور اسلامی ما مظلومانه مورد هجوم رسانه‎های گروهی و دستگاه‌های دروغ‌پراکنی واقع شده است. و لازم است دولت به مقدار قدرت و توانایی این نقیصه را رفع کند؛ و برای رساندن صدای مظلومان به جهان در توسعه شبکه‎های رادیویی جدیت نمایند، تا ملت‌ها هر چند مختصر از آنچه بر ما گذشته است و می‎گذرد مطلع شوند و گروه‌هایی برای روشنگری و تبلیغ در فرصت‌های مناسب به کشورها اعزام که صدای مظلومیت ملت و جرایم قدرتمندان ستمگر را به اطلاع ملت‌ها و مظلومان جهان برسانند، و به آنان بفهمانند که مخالفان جمهوری اسلامی ایران، همان گونه که از اقوال و اعمالشان بخوبی ظاهر می‌شود، مخالفت اصلی و هدفشان [مخالفت] با اسلام است، و اسلام هر جا برود اینان مخالفت می‎نمایند. (4)

ارزنده‌ترین خدمت برای اسلام

جلوی تبلیغات سوئی که بر ضد ما الآن از همه جا هست، و شاید اکثر رادیوها تقریباً اکثری که آن طرفش همه است، و اکثر منشورات خارجی، آن قدری که برای ما نمونه‎هایش گاهی می‎آید، این‎ها مخالفت می‎کنند. یعنی، با همه جدّیتی که دارند هر چیز خوب اینجا را بد جلوه می‎دهند. و اگر یک چیز خوبی واقع شده باشد سبک جلوه می‎دهند یا جلوه نمی‎دهند. و ما باید تبلیغاتمان، مقداریش راجع به این باشد که این جمهوری اسلامی را برسانیم به مردم خارج. حالا هم که دیدید که با زبان‌های دیگری هم هست، انگلیسی هست، عربی هم هست، که مناطق دیگر هم بفهمند که اینجا چه می‎گذرد، وضع اینجا چه جوری است. اینجا را آن طوری که نویسنده‎های خارجی، گوینده‎های خارجی یا گوینده‎هایی که از اینجا سرخورده شدند و رفتند به خارج، آن‌ها می‎گویند. یک هیولای عجیب و غریبی از این جمهوری اسلامی و از متصدیان آن ارائه می‌دهند و باید جبران بشود این امور به تبلیغات- البته عمل باید عمل صحیح باشد- و تبلیغات هم باید ارائه بدهد آن اعمالی که واقع می‎شود.
و- خدای نخواسته- اگر، یک وقتی انحرافی دیدید در بعضی از دوستانتان که حُسن نیت هم دارند، لکن گاهی اشتباهاتی دارند، باید بگویید به کسانی که آن‌ها را تبلیغ می‎کنند، باید تبلیغ کنند. ... و شما بدانید که این خدمتی که شما امروز دارید می‎کنید، من می‎توانم بگویم ارزنده‌تر از خدمت‌هایی است که در طول تاریخ برای اسلام شده. برای اینکه در سابق این طور دشمن‌هایی که ما الآن داریم نداشته‌اند. یعنی روابط نبوده اصلش. امریکایی در کار نبود. آن اسلام آن طرف واقع شده بود و سر و کارشان با روم و ایران بود. امّا حالا سر و کار با همه ممالک دنیاست. آن ور دریاها می‎آیند دخالت در اینجا می‎کند و سایر کشورها می‎خواهند دخالت کنند در کارهای همه کشورها، و ما باید توجه کنیم و مایی که می‎خواهیم خودمان بایستیم روی پای خودمان، باید مردم را دعوت کنیم به اینکه استقامت کنند؛ دعوت کنیم به اینکه در صحنه حاضر باشند و جوان‌های خودتان [را] هم دعوت کنید به خیر و صلاح، که این محبوبیتی که شما الآن در بین مردم دارید این خیلی ارزش دارد؛ این را باید حفظ کنید. (5)

جبران تبلیغات مسموم

بر روحانیون محترم و نویسندگان و گویندگان متعهد لازم است که در فرصت‌های مناسب و در محضر مسلمانان، به جبران تبلیغات مسمومی که از وسائل ارتباط جمعی وابسته به امریکا و اسرائیل، به شایعه افکنی و دروغ‌پردازی بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران اشتغال دارند، از اسلام و انقلاب اسلامی ایران دفاع نمایند، و چهره واقعی آن را به جهانیان معرفی نمایند. و دستاوردهای اسلامی را که با جهاد بی‌امان ملت متعهد ایران، با همه گرفتاری‌ها و کارشکنی‌های دشمنان اسلام در داخل و خارج، نصیب کشورشان شده است، یادآور شده و ملت‌ها را آماده کنند. و از تهمت‌هایی که از ناحیه بوق‌های تبلیغاتی به این ملت زده شده است پرده بردارند و نقشه‎ها و توطئه‎های امریکا و وابستگان به آن را افشا کنند. (6)

مقابله با بوق‌های آمریکایی و صهیونیستی

شما جوانان عزیز هوشیار با دوستان داخل کشور خود دست به دست هم دهید و این نوباوگان بی خبر را ارشاد و از دام صیادان شیاد برهانید. و از وظایف دینی و ملی ما و شماست که تبلیغات بوق‌های امریکایی و صهیونیستی را که با پخش دروغ و افترا می‎خواهند جمهوری اسلامی را لکه‌دار کرده و به انزوا بکشند خنثی کنیم و از جنایات شایعه‌سازان تا حد ممکن پرده برداریم و به ملت محروم خود که جرمی جز گرایش به اسلام و اراده استقلال و آزادی ندارند، با تمام توان کمک کنیم، و مطمئن باشیم که ملت بزرگ ایران راه خود را که همان صراط مستقیم انسانی است یافته و در تمام ابعاد با آگاهی کامل در صحنه حاضر است و اجازه برگشت قوای کفر را به کشور خود نمی‌دهد و با چنگ و دندان از اسلام عزیز و کشور خود دفاع می‎کند. (7)

بغض شخصی، عامل کمک به تبلیغات خارجی

اگر فرض کنید یک کدورتی- فرض کنید- بین دو طایفه باشد، خوب، ما باید دنبال این برویم که اصلاح کنیم این را با قلممان. با گفتار ما. اجتماع کنیم. با هم باشیم. برادریم. همه می‎خواهند که این مملکت اصلاح بشود. اگر با قلم ما، با قدم ما، گفتار ما، خدای نخواسته یک آسیبی به این مملکت برسد، یک آسیبی به این جمهوری اسلامی برسد، در خارج بگویند این‎ها نمی‎توانند اداره بکنند، خودمان هم دامن بزنیم به این. چرا باید ما به واسطه یک بُغضی که با یک شخصی یا با یک جمعی داریم، در دنیا یک طوری بگوییم که دنیا به جمهوری اسلامی بدبین بشود؟
جمهوری اسلامی را خودتان که می‎خواهید آن را، یک کاری بکنید که دنیا لااقل این طور که دارند خودشان تبلیغ می‎کنند، دیگر دست ما هم دنبال تبلیغ نباشد. به حرف‌های ما هم استشهاد نکنند آن‌ها. باید توجه به این مسائل داشت. انسان خیلی گرفتار است.
خداوند ما را از این گرفتاری‌ها نجات بدهد و خداوند ما را از شرّ خودمان نجات بدهد. (8)

به تبلیغات خارجی کمک نکنید

ای کاش اشخاصی که در داخل هستند، از نویسندگان، از گویندگان، توجه به این معنا می‎کردند که کمک به تبلیغات خارجی نکنند، کمک به جنایات دیگران نکنند، این قلم‌ها را یک مقدار متوقف کنند برای اسلام، برای خدا، برای کشور اسلام، برای ملت اسلامی.
این قلم‌ها را یک قدری متوقف کنند. هِی دعوت نکنند مردم را که بیایید فحش بدهید! خودشان کم است برای فحش دادن، دعوت می‎کنند از این و آن که بیایید، یا الله بیایید مبارزه کنید با جمهوری اسلامی. بیایید فحش بدهید به جمهوری اسلامی! بیایید بگویید جمهوری اسلامی اصلاً اسلامی نیست! بیایید بگویید که این ارگان‌هایی که در ایران هستند همه‌شان خلاف اسلام‌اند. این‎ها یک قدری توجه داشته باشند به مسئولیت‌هایی که به عهده‌شان است، توجه داشته باشند. این متاع خوب را آن طور مشوَّه نکنند. (9)

وظیفه‌ی مسلمانان غیر ایرانی

آنچه می‌خواهم به آقایانی که از خارج آمده‌اند اینجا عرض کنم این است که نیایید ببینید و بروید ساکت بنشینید تا آخر بیایید ببینید اینجا را؛ بروید وضع زندان‌های اینجا را ببینید، بروید وضع اسرای عراقی اینجا را ببینید، بروید وضع توده‌های مردم را ببینید، بروید وضع کشاورزهای ما را در دهات دور افتاده ببینید، زمان سابق چه جور بوده، حالا چه جور هست؟ در صورتی که ما الآن مبتلا هستیم به آن همه مخالفت‌ها از همه دولت‌ها، الّا مستثنایش کم است. مع ذلک، در طول این چند سال که انقلاب پیروز شده و جنگ هم از طرف امریکا شروع شده است، شما ببینید که این ملت برای اینکه دولتش مردمی است، از خود همین مردم است؛ یکی بازاری بوده آمده نخست وزیر شده است، یکی- فرض کنید- کشاورز بوده آمده چیز شده، در دنیا کجا یک همچو مسائلی شما پیدا می‎کنید؟
کجا پیدا می‎کنید طلبه‌ای بیاید رئیسی جمهور (10) بشود، یک بازاری هم بیاید نخست وزیر (11) بشود، یک کشاورز هم بیاید چه بشود؟ این یک نمونه است. دنیا این نمونه را ندارد. این برای این است که مردم متحول شدند، این‎ها هم جزء مردمند. شما نروید ساکت بنشینید، مردم را بروید متحول کنید بروید وضع این‎ها را، ایران را به آن‌ها بگویید، به این رسانه‌های گروهی اعتراض کنید. آن‌ها می‎خواهند اسلام را کنار بگذارند.
آن‌ها به ما کاری ندارند، به اسلام کار دارند و این قدرت مال ما نیست. اگر ما بودیم، یک روز هم نمی‎توانستیم ادامه بدهیم حیاتمان را. این قدرت اسلام است، بروید به آن‌ها بگویید که این قدرت اسلام را شما نمی‎توانید بشکنید. اعتراض کنید به این‎هایی که تبلیغات سوء می‎کنند که ایران چه می‎کند. شما حالا در بین مردم که می‌روید، آیا بین مردم که می‎روید در خیابان‌ها می‎ریزند مردم را می‎کشند؟ آیا زن‌ها در ایران دیگر کنار رفتند بکلی، یا همدوش مردها در کارهای سازنده داخل‌اند؟ شما می‌خواهید که زن‌های این جا هم بی بند و بار باشند؟ هر جور می‎خواهند باشند؟ این بر خلاف آن تحولی است که در خود زن‌ها پیدا شده، بر خلاف آن تحولی است که در کشور ما بر ملت ما پیدا شده است. شما تماشاچی نباشید که بیایید ببینید و بروید سراغ کارتان، دیگر کار نداریم تا سال دیگر دوباره دعوت کنند بیایید اینجا، صد سال هم اگر این طور بشود یک پول سیاه ارزش ندارد. (12)

تحلیل عملی ملت، باطل کننده‌ی تحلیل دشمنان

الآن سر تا ته دنیا همه ابرقدرت‌ها می‎دانند قضیه چی هست. همه این تبلیغات هم که دارند می‎کنند، همه برای این است که، می‎دانند قضیه چه قضیه بزرگی بوده است و باید چه جوری با آن مقابله کرد، ابتدایش با اینکه سکوت کنند. این سکوت نه این است که ندانند، آن‌هایی که باید بدانند می‎دانند، سرانی که در دنیا هستند، ابرقدرت‌ها، آن‌ها می‌دانند، خبرگزاری‌هایی که اینجا دارند، مسائل را آن طوری که هست اطلاع می‎دهند، لکن یک وضع دیگری هم برای تبلیغاتی درست می‌کنند، نه اینکه ندانند، مسائل را می‌دانند. می‎دانند که بعد از این همه تبلیغاتی که کردند، این همه تهدیداتی که کردند، حتی کاخ سفید تهدید کرد ایران را، ملت ایران همه این تهدیدات را توی خیابان‌ها گذاشت و از رویش عبور کرد. آن‌ها می‌فهمند قضیه را، و الآن در فکر این‌اند که از چه راه دیگر پیش بیایند. این‎ها خیال می‎کردند که اختلاف می‎توانند ایجاد کنند در ایران، هی دامن زدند به اینکه هی اختلاف است، هی اختلاف است، سران با هم اختلاف دارند، مردم دیگر خاسته شدند رو به اختلاف رفتند، خیال می‎کردند با دعوت به اختلاف، مردم اختلاف پیدا می‎کنند. یک وقت چشم‌های بسته‌شان را باز کردند و دیدند که ایران یکپارچه قیام کرد. یکدفعه از خواب بیدار شدند که چه بود قضیه، الآن متحیرند که چه بود قضیه و باید چه کرد. اختلافی که آن‌ها خیال می‌کردند، ما که می‌دانستیم نیست قضیه چیزی، لکن آن‌ها می‎خواستند با همین کلمه، اختلاف درست کنند. تبلیغ به «اختلاف»، خیال می‎کردند اختلاف درست می‎کند. تبلیغ به اینکه «مردم دیگر خسته شدند از جنگ»، این خستگی ایجاد می‎کند؟ روز قدس یکدفعه سیلی زد به صورت همه‌شان و تحلیل عملی‌ای که ملت ایران کرد، تمام تحلیل‌های آن‌ها را نقش به آب کرد. این هنر اسلام است از یک طرف و هنر ملت ایران است از طرف دیگر. (13)

قابل توجه نویسندگان، گویندگان و...

از نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اساتید محترم و معلمان و دانشمندان کشور تقاضا دارم که در هر مسلک و گروهی هستند، به یک مطلب مهم توجه نمایند که اگر خدای نخواسته جمهوری اسلامی، این دسترنج توده‎های عظیم رنج کشیده و ستمدیده، شکست بخورد، هرگز گمان نکنند که به جای آن یک رژیم متعهدتر و غمخوارتر و ملی‌تر و اسلامی‌تر روی کار می‎آید؛ و به یقین بدانند که یک رژیم صد درصد غربی امریکایی یا شرقی کمونیستی به دست یکی از دو ابرقدرت، جایگزین آن می‌گردد، اگر چه با صورت ملی و اسلامی. پس در این صورت، کارشکنی یا بی‌تفاوتی در این امر، نزدیک کردن کشور است به سوی دو قطب جهان‌خوار و به هدر دادن خون‌های جوانان و زحمت‌های طاقت‌فرسای ملت. و از انجمن‌های اسلامی در سطح کشور می‎خواهم که در هر محلی که هستند، کسانی را که با آنان تماس دارند به اهمیت این امر آشنا نمایند. (14)

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه امام، ج 15، ص 469-470.
2- همان، ج 13، ص 329.
3- همان، ج 10، ص 494.
4- همان، ج 16، ص 44.
5- همان، ص 228-229.
6- همان، ص 516.
7- همان، ج 15، ص 348.
8- همان، ج 14، ص 21-22.
9- همان، ص 57-58.
10- مراد، آقای سید علی خامنه‌ای است.
11- مراد، آقای میرحسین موسوی است.
12- صحیفه امام، ج 19، ص 483-484.
13- همان، ص 287-288.
14- همان، ج 15، ص 251.

منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درس‌هایی از امام: آداب انتقاد، قم: انتشارات تسنیم، چاپ دوم